مرد میدان با رمز یازهرا

0دیدگاه 149 بازدید


------------------------------------------------


رفتی از آشیانم

 ای مادر جوانم (2)

تو کـوثـر الهی تـو بِضعَـۀ رسـولی
تو جـان مرتضـائی صدیقـۀ بتـولی
طاعات بنـدگان را  تـو مایۀ قبولی
از مـردمِ مدینــه آزرده و مَلـولی
ای راحت روانم
ای مادر جوانم (2)

ای معدن فضیلت ای بحر بی کناره
در چشم تو دمیده یک آسمان ستاره
بر مردم مدینه کردی کمک هماره
افروختند از کین بر خانه ات شـراره
ای یاس قد کمانم
ای مادر جوانم (2)

ای آنکه حق نموده با مرتضی قرینَت
کرده جفای مردم در زندگی غمینت
کرده غـم پیمبـر با گریـه همنشینت
دیوار و در چه کرده با جسم نازنینت
ای لالۀ خزانم
ای مادر جوانم (2)

ای اسـوۀ جهـاد و ایثـار و استقـامت
ای آنکه بسته خلقت قامت به احترامت
در مسجد مدینه کردی به پا قیامت
از جـانِ خـود گذشتی در یاری امامت
خورشید بی نشانم
ای مادر جوانم (2)

هـم از فراق بابا افسـرده و غمیـنی
هـم از جفـای اعدا افتـاده بر زمینی
در بین در وَ دیوار با حالت حَزینی
با آه و ناله گفتی « یا فِضَـةُ خُزینی »
آتش زدی به جانم
ای مادر جوانم (2)

آنانکه از شراب تلـخِ سقیـفه مستند
آنانکه با ولایت پیوند خود گسستند
با تازیانه راهت در بین کوچه بستند
پهلوی نازنینت در پشت در شکستند
ای ماه مهربانم
ای مادر جوانم (2)

علی اکبر شجعان

محزون اصطهباناتی..
کانال رسمی اشعار علی اکبر شجعان.
تلگرام :
https://telegram.me/mahzoon_shajaan
سروش :
https://sapp.ir/shajaan_mahzoon
ایتا :
https://eitaa.com/shajaan_mahzoon
واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/JCD40jCsbrKHWOaoqa2TY3
سایت ادبی شهید رابع ـ استهبان http://rabe4.rzb.ir


----------------------------------------------------------------------


تقدیم به روح  شهید والا مقام حاج قاسم سلیمانی:


« شد به باغ دین خزان نوبهار دیگری »
از کنار رهبری رفته یار دیگری
.........،............
پر زده در خاک و خون عاشقی درد آشنا
سوی حق پرواز کرد شد ز بند تن رها
در غم جانکاه او سینه شد ماتمسرا
آنکه بهر انقلاب بوده یاری باوفا
وز شهیدان بوده است یادگار دیگری

آنکه از بهر علی مالک اشتر شده
غرق باران از غمش دیدۀ رهبر شده
در میان خاک و خون مثل گل پرپر شده
خیمه گاه ماتمش در همه کشور شده
سوی جنت پر کشید بیقرار دیگری

چهرۀ نورانی اش از همه دل می ربود
از رخ آئینه ها زنگ غفلت می زدود
در جهاد و جبهه  و در رکوع و در سجود
بال در بال مَلَک سوی حق پر می گشود
رفتنش بر قلب ما زد شرار دیگری

آنکه رهبر  بوسه زد بر گل پیشانی اش
شد به خاک غم نهان چهره ی نورانی اش
سینه ها غمخانه شد ، دیده ها بارانی اش
با ندای « اِرجِعی» کرده حق مهمانی اش
تا نماید زندگی در دیار دیگری

آنکه باغ لاله را باغبانی کرده بود
در خط سرخ حسین زندگانی کرده بود
ساکنان خاک را آسمانی کرده بود
در جهاد و جبهه ها جانفشانی کرده بود
جوش زد از خون او چشمه سار دیگری

آنکه در راه خدا با ستم پیکار کرد
دیده های خسته و خفته را بیدار کرد
با همه توش و توان بهر امت کار کرد
بعد عمری عاشقی با خدا دیدار کرد
تا کند طی در جنان روزگار دیگری

آنکه بوده نور حق در جمالش منجلی
بوده نام و شهرتش رونق هر محفلی
جان به کف آماده بود تحت فرمان ولی
در دفاعِ از حرم مثل عباسِ علی
کرد با شمر زمان کارزار دیگری


 علی اکبر شجعان . استهبان


------------------------------------------------


عمر گل در خون گرفته خاتمه

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 چون شقایق سرخ و پرپر چشم ماست
چشمه های اشکِ غم در چشم ماست
مثلِ بحرِ پر ز گوهر چشم ماست
غرق حسرت مانده بر در چشم ماست
تا بیاید آن امیر قافله
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

سینه کانون غم و ماتم شده
اشک بر زخم همه مرهم شده
با حماسه اشک ما مُدغَم شده
با ولایت عهد ما محکم شده
اشک  ما  شد  عهدمان را ترجمه
 فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

شد سلیمانی اگر از ما جدا
گشته است از محبس دنیا  رها
خون او جاریست  در رگهای ما
تا کند در قلب اهریمن  به پا
باز شور و اضطراب و همهمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

ابر غم شده سایه گستر در فضا
روی سرها باز شد چتر عزا
در مصیبت با رضای حق رضا
با قَدَر هستیم تسلیم قضا
گر چه غمگین است دلهای  همه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

حاج قاسم ، قاسم ثانی شده
از حرم گرم نگهبانی شده
خار چشم قوم سفیانی شده
سوی عرش حق فراخوانی شده
بر لبش همواره بود این زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه


شد سلیمانی مطیع رهبرش
گر چه گشته اِرباً اِربا پیکرش
ساربان اما نبرد انگشترش
در دفاع از عترت پیغمبرش
بود الگویش امیر علقمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

گر چه گلها در هوا پرپر شدند
سوختند و خاک و خاکستر شدند
گر چه بی دست و سر و پیکر شدند
ضامن امنیت کشور شدند
تا خطر گیرد  از ایران فاصله
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

گر به خون غلتیده پیکرهایشان
ریخته روی زمین پرهایشان
مانده  در نزد  برادرهایشان
پر چم خونین  و سنگرهایشان
شیعه از دشمن ندارد واهمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

ما مطیع رهبری آزاده ایم
در دفاعِ از حرم  آماده ایم
ما همه جان را به کف بنهاده ایم
چون «سلیمانی» و «فخری زاده» ایم
پیش دشمن بی هراس و واهمه
فاطمه یافاطمه یا فاطمه

علی اکبر شجعان


--------------------------------------------------------------


تقدیم به پیشگاه شهید والامقام  (سردار سلیمانی)

..............،...............،........
ما لاله ی سرخ باغ یاسیم
نه اهل ستم نه التماسیم
در کرببلا چو ریشه داریم
از کشته شدن نمی هراسیم
..............،...............،........

پر زد از این دنیا ولی بال و پرش باقیست
رفته ولی سوی حرم چشمِ ترش باقیست

در جبهۀ پیروزِ حق از شام تا بغداد
فرمانده افتاده ولیکن لشکرش باقیست

رفته سلیمانی ولی در نزد یارانش
روحیه اش ، راهش ، سلاحش ، سنگرش ، باقیست

با آنکه در راه خدا سردار  سر داده
سربندِ « یازهرا » ولی روی سرش باقیست

دستی که خنجر در دل داعش فرو می برد
افتاده و در قلب داعش خنجرش باقیست

خاتم نصیبِ دیوِ غارتگر نخواهد شد
رفته سلیمانی ولی انگشترش باقیست

فریادِ بِشکوهی که کوهِ ظلم را لرزاند
در حنجر گلدسته های کشورش باقیست

در خانه ی امن خدا شیطان نخواهد ماند
وقتی خدا و کعبه و پیغمبرش باقیست

شمشیر از دست علی هرگز نمی افتد
تا کاوه و تا کورۀ آهنگرش باقیست

مالِک نمی میرد علی تنها نمی ماند
وقتی خدا در مُلکِ مالِک پرورش باقیست

دشمن بداند چشمه چشمه خونِ عاشورا
در رگ رگ ایران و جسم رهبرش باقیست

راه شهادت هیچ بی رهرو نخواهد ماند
وقتی که رهبر هست و وقتی مَعبَرش باقیست

ققنوس می زاید از این آتش که می بینید
وقتی که آتش در دل خاکسترش باقیست

دشمن بداند پرچم سرخ سلیمانی
بر روی دوشِ محکمِ همسنگرش باقیست

دشمن از این پس روی آرامش نخواهد دید
در منطقه تا ارتش غارتگرش باقیست

در جبهۀ حق لشکری بی سر نخواهد شد
تا لشکرِ صاحب زمان ، سرلشکرش باقیست

هر کس عزادار سلیمانی ست مثل او ـ
امروز و فردا در رکاب رهبرش باقیست

هر کس عزادار سلیمانی ست ای مردم !!
مثل سلیمانی حجاب دخترش باقیست
***


علی اکبر شجعان


دیدگاهتان را بنویسید

کد امنیتی رفرش

برای بستن ESC را فشار دهید