پرستوی مهاجرم خوش آمدی برادرم

نسیم لاله می وزد زخون سرخ پاک تو
فرشته بوسه می زند به جسم چاک چاک تو
نشسته تربت حرم به چفیه و پلاک تو
بهشت جلوه گر شده ز روی تابناک تو

بهار تازه پرپرم خوش آمدی برادرم

گذشته از میان خون عروج عاشقانه ات
شهادتت بیانگر جهاد صادقانه ات
شتافتی به یاری خمینی زمانه ات
حریم زینب آمده خجسته آشیانه ات

جدا شدی تو از برم خوش آمدی برادرم

به فصل گل عزیز من چو لاله پرپر آمدی
به جبهه پر گشودی و مطیع رهبر آمدی
نماز عشق خواندی و چراغ سنگر آمدی
هدیه ای ز فاطمه برای مادر آمدی

تو ای مدافع حرم خوش آمدی برادرم

تو رفته ای به جبهه تا که شام را سحر کنی
مدافع حرم شوی و سینه را سپر کنی
که دیدگان خفته را ز فتنه با خبر کنی
چه می شود اگر دمی به حال ما نظر کنی

فروغ دیده ی ترم خوش آمدی برادرم

اگر که خیمه ی عزا برای تو به پا شده
فضای شهر ما همه فضای کربلا شده
دوباره زنده هر کجا هوای جبهه ها شده
ز مقدمت به روی ما در بهشت وا شده

شهید خفته در برم خوش آمدی برادرم

تو می رسی و دیده را پر از ستاره می کنی
اشاره به رقیه و به گوشواره می کنی
به عرش می نشینی و مرا نظاره می کنی
اگر دل مرا ز غم پر از شراره می کنی

نمی روی ز خاطرم خوش آمدی برادرم

علی اکبر شجعان

ای دریغا شد خزانی نو بهار دیگری

لب فرو بست از غزلخوانی هزار دیگری

از میان کوچه باغ دیدگان بی فروغ
رفت بر دوش ملائک رهگذار دیگری

رفت تا در سایه ی عرش خدا گیرد قرار
از میان بیقراران بی قرار دیگری

راه معراج ابد پیمود و رفت از بین ما
شیرمرد پاکبازی ، جان نثار دیگری

ای دریغا همنشین با خاک گردید آنکه بود
از شهیدان حرم آئینه دار دیگری

مرد ایثار و شجاعت کوچ کرد از این دیار
تا نماید زندگانی در دیار دیگری

پر کشید از جمع همرزمان خود با افتخار
از حرم تا عرش اعلا پاسدار دیگری

شد ( الهی) غرقه در خون و به دوش ما نهاد
از غم و اندوه و ماتم کوله بار دیگری

آنکه در خط ولایت ماند و تا پایان عمر
در نیامد از وفا در انحصار دیگری

جز حمایت از ولایت جز اطاعت از ولی
سر نداد این مرد با غیرت شعار دیگری

شهر استهبان چو بوده زادگاه این عزیز
دارد اینک پیش زهرا (س) افتخار دیگری
علی اکبر شجعان