گرد هم آئی هفتگی
به نام خدا
سیلی رزمدگان اسلام به اسرائیل غاصب از راه دور
شاعر علی اکبر شجعان
اجرا : حاج صادق آهنگران
یک شبی با چَنگِ نحسِ خون چکان از راه دور
داد اسرائیلِ غاصب دُم تکان از راه دور
بر علیه مُستَشارانِ فداکارِ نظام
داد لَختی چنگ و دندان را نشان از راه دور
غافل از این که به قدرت مردم ما می زنند
باز او را مُشتِ محکم بر دهان از راه دور
با رژیمِ جعلیِ کودک کشِ بی رحمِ رذل
این خَبیثِ بدتر از شمر و سنان ، از راه دور
گفته بودم قصۀ «عینُ الاَسَد» را کن مرور
تا ببینی سیلی ایرانیان از راه دور
گفته بودم که بخوان طوفان «دیرُالزّور» را
تا بِسَنجی رزم ما با دیگران از راه دور
تا ببینی قدرت این پاسداران عزیز
تا که گوش و دُم نَجُنبانی چنان از راه دور
آرشی داریم ما امروز «حاجی زاده» نام
وای اگر گیرد بسوی تو کمان از راه دور
او به بُغضِ «موشک زِلزال» می سازد خراب
بر سرِ تو آسمان را ناگهان از راه دور
شیر خوابیده است روی نقشۀ ایران ما
پس مکن شوخی تو با شیرِ ژیان از راه دور
با چراغ سبزِ تو سرخ است بازار ترور
چون که می گیری ز هر آزاده جان از راه دور
هر جنایت پیشه در دنیا عَلَم افراشته
خورده است از سفرۀ تو آب و نان از راه دور
نا امید از جنگ با اطفالِ غزه ، آمدی
تا کنی با ما ستیزِ خود عیان از راه دور
فکر کردی کشور ما غزّه یا سوریه است ؟!
تا بریزی خون پاکِ کودکان از راه دور ؟!!
کوه هستیم و مقاوم خشم داریم و خروش
بد مکن با قلۀ آتشفشان از راه دور
ما به هر رزمایشی تجدید قدرت کرده ایم
باز کن در این مواقع دیدگان از راه دور
موشک و پهباد ما بشمار و در کاخَت بِسنج
اقتدار لشکر صاحب زمان از راه دور
امتحان کن قدرت ما را اگر چه بی سبب
کرده ای صد بار ما را امتحان از راه دور
از سپاه پاسداران ضربِ سیلی نوش کن
همچنان و همچنان و همچنان از راه دور
علی اکبر شجعان
🔹پیش کنگره هشتمین دوره شعر بین المللی ایثار
🔹استهبان، بهمن ماه ۱۴۰۲
🔻 به مناسبت دهه مبارک فجر، شب شعر ایثار در استهبان برگزار می گردد.
🔘زمان: پنجشنبه، ۱۲بهمن ماه ۱۴۰۲
🔘مکان: حرم مطهر امامزاده پیرمراد
⏪ روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان استهبان
🕌آستان مقدس امامزاده سیدمحمد پیرمراد علیه السلام.استهبان.فارس
در نیمه یِ شب شهاب گل کرد
بر رَغمِ شب آفتاب گل کرد
بارِش بگرفت رحمتِ عشق
در فصلِ خزان سحاب گل کرد
جوشید گلاب از دلِ گل
در موسمِ گل گلاب گل کرد
ساقی بگرفت دورِ دیگر
در ساغرما شراب گل کرد
مستان همه فکر نوش نوشند،
در گردشِ می شتاب گل کرد
شد بدر؛ مَهِ وجودو هستی
صبح آمد وآفتاب گل کرد
خورشید شکفت در مدینه
برطعنه ی شب جواب گل کرد
نقّاشِ اَزَل کشید نقشی
کز قدرتِ او کتاب گل کرد
نیلوفرِ باغ ؛ آفرینش،
با آن هم پیچ وتاب گل کرد
در جوششِ چشمه سارِ هستی
سیمای زلالِ آب گل کرد
از بطنِ خدیجه نورِ توحید،
در بسترِ آن جناب گل کرد
حوران بهشت پایکوبان،
بربط به سرِ رَباب گل کرد
شادیّ و سرور وشورِمیلاد
در سینه یِ شیخ وشاب گل کرد
از بویِ گلِ وجودِ زهرا،
شادی به لبانِ باب گل کرد
بر رغمِ خزان، بهار این بار
شاهد شد و بی نقاب گل کرد
آن گلبنِ پاکدامنِ دهر
در خانه ی بوتراب گل کرد
تابید فروغِ روی زهرا .
در شأنِ زنان، حجاب گل کرد
در گلشنِ مِهرِ او عفافش،
هر زن کند انتخاب گل کرد
هر یاسمنی که کرد در عمر،
از اجنبی اجتناب گل کرد
با تربیتِ شهید، مادر
در صحنه ی انقلاب گل کرد
از مقدم گل به وجد آمد
"محزون" که به شعرِ ناب گل کرد
علی اکبر شجعان
ادامه مطلب
🥀🌷🥀
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا
به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا…»
سلام ما به تو و دست های بسته شده
سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده
اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر
نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
فقل لقادَةَ صهيونَ إنّنا آتون
و منكمُ بشديدِ العقابِ مُنتَقِمون
و نحو خيبركم قد أتى لِوى الكرّار
فأين منهُ تفرّون يا بنو الأشرار
ياقدسُ انتِ مسيرُ الفدى،مُنى الأحرار
غداً سنأتي لتحريرِكِ من الأشرار
بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است
و فتح آخر ما قبله ی نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دوره کودک کشی سرآمده است
قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست
که نیست حاصل صهیونیان بغیرشکست
دگر به محکمه های جهان، امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی ست
نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
Tell the enemy that vengence will be severe.
and our final victory will be will be the first Qibla.
Tell them the army of Ali (a.s.) has marched towards Khayber,
Tell them the time of killing children has come to an end.
We have not forgotten about you for an instance, O Quds.
(for) you are still what we desire, O Quds.
نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمانه فتنه ی شام است و ما سحرزادیم
زمین اگرهمه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئه ی نابرادران، هستیم
و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم
مباد آنکه رفیقان نیمه راه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
———————————————-
شناسنامه اثر
اجرا: گروه سرود نسیم رحمت تهران
شاعر فارسی: محمد مهدی سیار، میلاد عرفان پور
شاعر انگلیسی: احمد شهریار
شاعر عربی: مرتضی حیدری آل کثیر
آهنگساز و تنظیم کننده: احسان جوادی
تهیه شده در: موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی
سال تولید: ۱۳۹۹
ارسال کننده: جابر قربانی نسب
🥀
🆔 http://Rabe4.rzb.ir
فصل فصلِ غم است ای مردم
«غَزّه » در ماتم است ای مردم
سینه اندوهبارِ«غَزّه » شده
عالمی بیقرارِ «غَزّه » شده
چهرۀ آسمان غبار آلود
از غروب و غبارِ «غَزّه » شده
بس که گُل کرده زخم بر تنِ خاک
موسم نوبهارِ «غَزّه » شده
زندگی زیرِ بارشِ موشک
هرشب و روز کارِ «غَزّه » شده
ماجراهای کربلا تکرار
این زمان در نوارِ «غَزّه » شده
غیرِ قلب سیاه استکبار
هر دلی داغدارِ «غَزّه » شده
روشن از خوشه های آتشِ بمب
تا سحر شامِ تارِ «غَزّه » شده
از مُصیباتِ مردمِ «غَزّه »
هرچه گویم کم است است ای مردم
فصل فصلِ غم است ای مردم
«غَزّه » در ماتم است ای مردم
...........؛...........؛.............
من ندانم چه می کنند امروز
خوش نشینان سازمان ملل
هست در ذات زشت اسرائیل
نقض پیمان سازمان ملل
در کف بی کفایت ابلیس
مانده فرمان سازمان ملل
کودکان ذبح می شوند ، اما
پیش چشمان سازمان ملل
خون گلهای غزه پاشیده
روی دامان سازمان ملل
حرف مفت است در جهان امروز
نام و عنوان سازمان ملل
می رسد آن کسی که خواهد زد
سوت پایان سازمان ملل
در غم «غَزّه » غرق در اندوه
سینۀ عالم است ای مردم
فصل فصلِ غم است ای مردم
«غَزّه » در ماتم است ای مردم
...........؛...........؛.............
مانده در سینه آهِ آتشبار
از جنایات زشت استکبار
روی لبهای اِرتجاعِ عرب
مانده ننگِ سکوت معنادار
هیچ دانی چه حالتی دارد
با لب تشنه روز ها پیکار ؟
زیر آتش شبانه خوابیدن !
زخم خوردن به لحظۀ افطار ؟؟
دیده ای کودکی غریبانه
سر گذارد به شانۀ دیوار
هیچ دانی چه وحشتی دارد
خانه ات بر سرت شود آوار !؟!؟
زیر بارِ مصائبِ آنجا
قامتِ دل خَم است ای مردم
فصل فصل غم است ای مردم
«غَزّه» در ماتم است ای مردم
...........؛...........؛.............
هرچه دل ، بهر غزه غمگین است
نقش غم در جبین پُر چین است
خوشه خوشه در آسمانِ «رَفَح»
بمب و موشك بجاي پروين است
زير آوارِ خانه ها مدفون
آرزوهاي خوب و شيرين است
چهرۀ صهیونیست آذین از
خونِ گلهای «دِیْریاسین» است
چشم ِسبزِ مزارع زيتون
سرخ از خون ياس و نسرين است
آنچه در جنگِ غزه میگذرد
جنگ سنگ و سلاح سنگین است
روي پيشاني سران عرب
داغ يك ارتجاع ننگين است
رفته از ياد بنده هاي شكم
دشمني را كه خصم ديرين است
رفته از يادشان كه صهيونيست
دشمن ياس و آل ياسين است
وحدت و پایمردی و ایثار
راه آزادی فلسطین است
مثل چشمانِ كودكانِ يتيم
ديده ها پُر نَم است اي مردم
فصل فصل غم است ای مردم
غزه در ماتم است ای مردم
...........؛...........؛.............
غزه هرچند کربلا شده است
پرچمش بیرق عزا شده است
گر چه از خون لاله دامانش
سرخ چون دشت نینوا شده است
گر چه بی آب و برق و بی دارو
در دل شعله ها رها شده است
با عنایات ایزدی این بار
بند از دست غزه وا شده است
کشتی انتفاضه را این بار
حضرت نوح ناخدا شده است
غزه این بار ، با تمام قوا
یاعلی گفته و به پا شده است
زیر بار شکستِ پی در پی
قامت صهیونیست تا شده است
ملت ما فقط نه ، که دنیا
باز با غزه همصدا شده است
ای هیولای دیو سیرت مست
تازه آغاز ماجرا شده است
بعد طوفان سرخ الاقصی
موقع رفتن شما شده است ...
علی اکبر شجعان
ادامه مطلب
به نام خدا
دوستان و اعضای محترم
سلام علیکم
قصد داریم درایام محرم بخصوص دهه اول برنامه ای بگذاریم هرشب به معرفی پنج نفر از درگذشتگان که خصائص حسینی واهل بیتی داشتند بپردازیم و براشون طلب صلوات و فاتحه کنیم،
دوستان عزیزی که مایل هستن یادی از پدر یاپدربزگ درگذشته شون بشه مشخصات همراه با ذکر یک خاطره که به نوعی تربیت دینی عملی محسوب میشود نوشته وبه خصوصی اینجانب جهت ویرایش ارسال کنند!
نام این برنامه عشاق الحسین است!
چنانچه دوستی دراین برنامه شرکت نکنه؛ جای گلایه کردن به ما باقی نخواهد ماند ،
احمد جعفری اصل
استهبان
🍁🥀 #تسلیت_مولایم
🩸👴🏿 جون بن حوی
🔮 خیلیها اسم جون را در روضهها شنیدهاند کسی که در بیشتر اوقات از او با عنوان غلام سیاه امام حسین (علیه السلام) یاد میکنند. جون بن حوی اهل نوبه منطقهای در آفریقا بود که ابتدا امیرالمومنین او را از فضل بن عبدالمطلب خرید و سپس به ابوذر غفاری بخشید برای همین هم بعد از مرگ او دوباره نزد امام برگشت، مدتی در خدمت امام حسن (علیه السلام) و بعد از آن در جوار امام حسین (علیه السلام) بود.
🌀 در روایتها و نقل قولها میگویند جون استعداد و توانایی منحصر به فردی در ساخت و تعمیر اسلحه داشت و حتی در کربلا خیمهای برپا کرده بود تا سلاح سپاه سیدالشهدا را تعمیر کند.
🏴🚩 افتادن به پای امام برای حضور در نبرد
📜 در مستندهای تاریخی نوشتهاند که در عاشورا جون برای جنگ در میدان سراغ امام رفت و حتی حضرت زینب سلام الله علیها را واسطه قرار داد تا ایشان اذن او را برای نبرد از اباعبدالله بگیرد؛ اما حضرت با او مخالفت کرد و فرمود: «من به تو اذن میدهم که از این سرزمین بروی و جان خود را حفظ کنی، زیرا تو همراه ما آمدی تا به عافیت و خوشی برسی، پس در گرفتاری ما خود را مبتلا مساز.»
💔 جون در پاسخ به این حرف خودش را به پای امام انداخت و گفت: «ای پسر پیغمبر آیا سزاوار است که من در زمان خوشی و نعمت نان خور شما باشم، ولی در سختیها شما را تنها بگذارم؟ درست است که بوی بد، نژادی فرومایه و رنگ سیاه دارم؛ ولی شما بر من منّت بگذار و مرا به آسایش جاویدان بهشتی برسان تا بدنم خوشبو، نژادم شریف، و رویم سفید شود. نه، هرگز! به خدا قسم از شما دور نمیشوم تا اینکه خون سیاه خویش را با خون پاک شما درآمیزم!»
🤲🏻 دعای عجیب سیدالشهدا در حق جون
🏴🚩جون بن حوی بعد از اینکه از امام اذن گرفت راهی میدان شد شروع به رجزخوانی کرد: «چگونه میبینند گنهکاران، ضربت شمشیر مشرفی هندی و برّان غلام سیاه راکه با دست و زبان از فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفاع میکنم❓ امید به شفاعت و نجات از یگانه شفیع نزد خدای یکتا رسول اکرم دارم.»
✍🏻 نوشتهاند که جون در این رزم حدود ۲۵ نفر از سپاهیان دشمن را به هلاکت رساند و بعد از آن خودش به شهادت رسید. او جزو آن دسته از کسانی بود که هنگام شهادت امام بربالینش رفت و برایش این دعا را خواند: «خدایا صورتش را سفید گردان؛ بوی او را پاکیزه و خوشبو گردان؛ او را با محمد صلی الله علیه و آله و سلم محشور کن و میان او و خاندان پیامبر آشنایی برقرار ساز.»
✨🌸 پیکری که بعد از ۱۰ روز بوی عطر میداد✨
👤 یکی از ویژگیهایی که شاید جون را از دیگر یاران اباعبدالله متمایز میکند ماجرای تفحص پیکر اوست.
💎 از قول امام باقر علیه السلام در این باره نوشتهاند که پیکر او را ۱۰ روز بعد از دفن شهدای کربلا از عطر خوشی که داشت پیدا کردند.
🚩 أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج
# یا_حسینِ_زمان_(عج)
# یا_زینب_(س)
ارسال کننده: جواهریان
بر بلندای دارالإماره رفتهای تا کجا را ببینی؟
رفتهای تا که از آفرینش ابتدا انتها را ببینی؟
ای وفای به عهدت مسجّل، آسمان پشت چشمت معطّل
بهتر از هر کسی میتوانی راز قالوا بلی را ببینی
خنده کن تا ملائک بخندند، حلقهی عشق دورت ببندند
حوریان در طوافت بچرخند، صف به صف انبیا را ببینی
جمع مستقبلینات بنازم، صفبهصف مؤمنینات بنازم
بهتر از این کجا میتوانی مرحبا مرحبا را ببینی؟
اندکی صبر کن ای سر سرخ، اندکی بیشتر بر بدن باش
غرق شو در ولیِّ خداوند، تا مقام فنا را ببینی
چشم میبندی و چشم دل را میگشایی بر آن سوی هستی
خوش به حالت اگر میتوانی روی ماه خدا را ببینی
کوفیان تا ابد شرمگیناند، چشمها ریخته بر زمیناند
رفتهای بر بلندای این شهر، تا کدام آشنا را ببینی؟
دربدر، چشمهای قشنگت، در پی چشمهای حسین است
رفتهای شاید از این بلندی، مکّه تا کربلا را ببینی؟
بس که شخصیّتی بیبدیلی، مُسلِم روزگار عقیلی
میتوانی از این منظرِ سرخ، آن سوی ماجرا را ببینی
آن عطشرود آبی فرات است، تشنهلب این طرف کائنات است
پلکها را کمی بازتر کن، تا که موجِ بلا را ببینی
خیمهگاهِ خدا غرق آه است، تیغ مشغول قتل و گناه است
قد بکش تا بریدهبریده، گودی قتلگا را ببینی
علقمه غرق شد در ابالفضل، کربلا شد سراسر ابالفضل
دستها را کمی سایبان کن، تا که دست وفا را ببینی
داغ در کربلا بیحساب است، تیر دنبال قلب رباب است
چشمها را ببر پشت خیمه، تا که زیر عبا را ببینی
موجِ سرخِ بلایی میآید، روزِ بی انتهایی میآید
زودتر جان بده تا مبادا، ماهِ در بوریا را ببینی
صبر کن لشکرِ سر بیاید، روز تنهاییات سر بیاید
صبر کن مرد تنهای کوفه! لشکرِ سرجدا را ببینی
چند روزی تحمّل کن ای مرد، تا کمی بگذرد این غم و درد
کاروانی به کوفه بیاید، خندهی بچهها را ببینی
عاتکه دخترت که شهید است، دختر دیگرت که اسیر است
خنده کن تا جلوتر بیاید، خار در دست و پا را ببینی
صبر کن تیغها جان بگیرند، انتقام شهیدان بگیرند
صاحبالامر از ره بیاید، دستِ مشکلگشا را ببینی
✍️ #ایوب_پرنداور